9

سلام ای خدای مهربان.سلام ای خدای اضطرابهای امتحانهای جغرافی من.سلام ای خدای باران من در آن روز غریب .خدای قدم های ناتوانم تا در خانه پروین خانم. سلام ای یار وفادار من در سالهای سخت غربت من.سلام ای همدم و امید من در سالهای تنهایی.سلام ای نقطه پایان امید من.خدای خواستن های من.خدای زیاده خواهی های من.خدایی که با تو راحتم.

تو را بیشتر از خودم میشناسم.ای خدای ذهن و جسم و هستی من.خدای لایتناهی من.بی کران من.چقدر خوب است که تو هستی.

9 روز دیگر مانده تا نصف یک موجود تشکیل شود.خدایا چقدر احمق بودم در این همه ساااااااااااااااااااااااال که نمیدانستم چقدر معادله کنار هم گذاشته ای تا من خلق شوم.یا عقل من نمیرسد یا اینکه این یک تصادف نیست.آنقدر زایمان برایم مسخره و راحت بود که فکرش را نمیکردم روزی فلج خواب میگیرم از ترس حاملگی سه باره.تا سال قبل در تمام 6 سال ازدواجم یک دختر فرح بال بوده ام بدون تصور بچه.یعنی تو اگر نباشی من هیچم.تو میگویی من هستم.پس به من آرامش بده.

رشته کلاف مغزم دستم نیست.میرود گاهی پیش دخترکان رقصان با لباسهای محلی قرمز و طلایی و مشکی و یک دختر 10 ساله که میدود به جمع دوستانش.رویاهایم گرد نداشته ام میچرخد.خواب دیدم که من برای حاملگی تلاش میکنم.اما سعی دارم بچه را از اینترنت دانلود کنم.اما نمیشود.دوباره سعی میکنم باز هم نمیشود.

خیلی مسخره است.من عاشق بچه نیستم.خدا شاهد است از دیدن هیچ بچه ای ذوق نمیکنم.اما شرایطی ایجاد شده که آزارم میدهد.

دلم پیش خانمهای منتظری است که با شنیدن اسم نوزاد سینه هایشان حساس میشود و بارداری قسمتشان نشده.خدایا تو که این خانمها رو منتظر نمیزاری؟

..........................................................................................................................

خدا رو شکر برای امروز و فردایم برنامه دارم و سر گرم خواهم شد.انشالله همه به آرزویشان برسند.

خدایا چرا دختران دم بختمان را فراموش کردی.تو را به بزرگیت قسم میدم همه شان را سفید بخت کن ای خدا.


تاریخ : 16 مرداد 1393 - 17:25 | توسط : ماناس | بازدید : 485 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام
(بعد از تائید منتشر خواهد شد)


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی